جدول جو
جدول جو

معنی تجسس گری - جستجوی لغت در جدول جو

تجسس گری(تَ جَسْ سُ گَ)
عمل تجسس. خبر جستن و خبر خواستن و خبر پرسیدن:
تجسس گری شرط این کوی نیست
درین پرده جز خامشی روی نیست.
نظامی.
رجوع به تجسس و تجسس کردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رسوایی
فرهنگ گویش مازندرانی